ناصر طهماسب برادر بزرگتر ایرج طهماسب است که بر اساس برخی شنیده ها آنها خیلی سال است که با یکدیگر قهر هستند.ناصر طهماسب در یک فیلم سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی به بازی پرداخته است. نخستین تجربه بازیگری او در فیلم راه دوم (ساخته حمید رخشانی) بوده است.
ایرج طهماسب و برادرش
او همچنین در سریال مرگ تدریجی یک رویا و فیلم سینمایی من مادر هستم ساخته فریدون جیرانی بازی کرده است.اما حرفه اصلی ناصر طهماسب دوبله است.ناصر طهماسب به عنوان استاد تیپ سازی در دوبله شناخته می شود. او می تواند با صدای منحصر به فردش، به جای شخصیت های مختلف با لحنی متفاوت صحبت کند.صدای ناصر طهماسب به جای جانی سکا در نقش بلال در فیلم محمد رسول الله را بیشتر افراد به ساد دارند.صدای ناصر طهماسب یادآور نقش آفرینی بازیگران بزرگی مانند هارولد لوید، هنری فوندا، آنتونی پرکینز، جک نیکلسون و دیوید جانسن است.
همچنین به یادماندنی ترین نقش هایی که او گویندگی آنها را به عهده داشته است عبارتند از:فرمانده کسلر در سریال ارتش سری و ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال هزاردستان اثر علی حاتمی و یوگی در کارتون یوگی و دوستان است.
بیوگرافی ایرج طهماسب
ایرج طهماسب برای خیلی از ما، نماینده خاطرات خوش کودکی است. روزهایی که خبری از بازیهای کامپیوتری و کنسولهای بازی نبود، روزهایی که شبکههای مجازی و گوشیهای هوشمند نبودند، روزهایی که تنها دلخوشیمان تلویزیون و مجریهای مهربان و کارتونهای تاریخ گذشته بودند. آن روزها، ایرج طهماسب رفیق همیشگیمان بود.
ما باشخصیتهایی که ایرج طهماسب آفرید، زندگی کردیم، شیطنت کردیم، خندیدیم و بزرگ شدیم. ما با عروسکهای ایرج طهماسب، بهترین روزها و خاطراتمان را ساختیم. آنقدر به دنیای ساده و بیآلایش کودکانه ایرج طهماسب وابسته شدیم که حالا که بزرگ شدهایم همدست بردار نیستیم. برای دیدن کلاه قرمزی در هر مدیومی لحظهشماری میکنیم و نسل بعد از خودمان را هم مبتلا میکنیم.
ایرج طهماسب نماینده بیچونوچرای سینما و برنامهسازی کودک است. هیچکس بهاندازه او، کودکان و دنیایشان را درک نکرد و جدی نگرفت. ایرج طهماسب با کودک درون خودش با ما ارتباط برقرار کرد و ما در روزهایی که کسی برایمان وقت نداشت، با او ارتباط برقرار کردیم.در ادامه بازیگرآنلاین را دنبال کنید تا نگاهی به بیوگرافی ایرج طهماسب داشته باشیم.
در بیوگرافی ایرج طهماسب آمده است: وی متولد 30 اردیبهشت 1338 در تهران مجری تلویزیون، هنرپیشه، عروسک گردان، صداپیشه، کارگردان، استاد دانشگاه و فیلمنامهنویس ایرانی است.
در بیوگرافی ایرج طهماسب لازم ه ذکر است او فارغ التحصیل لیسانس رشته تئاتر از دانشگاه تهران می باشد که از 25 سالگی فعالیت اش را شروع کرد حالا دو فرزند دارد و به آقای مجری معروف است

زندگی ایرج طهماسب در کانادا
در بیوگرافی ایرج طهماسب بهتر است بدانید او دائم بین ایران و کانادا در رفت و آمد است ، او بعد از هر پروژه ای که در ایران می سازد بار و بنه را می بندد و به کانادا می رود
دفتری در این کشور دارد و کارهایی را که در ایران و کانادا انجام می دهد از همان جا هندل می کند
قد ایرج طهماسب
در بیوگرافی ایرج طهماسب بهتر است بدانید قد او 178 سانتی متر است.
بیوگرافی خانواده ایرج طهماسب
در بیوگرافی ایرج طهماسب درباره ی خانواده اش آمده است : او در یک خانواده پرجمعیت با 8 خواهر و برادر در خیابان عباسی بزرگ شد اما اصالتا اهل جهرم فارس می باشد.
ازدواج و وضعیت تاهل ایرج طهماسب
بیشترین جستجوها در بیوگرافی ایرج طهماسب درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
ایرج طهماسب در سال 1362 وقتی 24 ساله بود با مرجان مدرسی ازدواج کرد که ثمره این زندگی دو فرزند دختر بنام های یاسمن و گلناز است



بیوگرافی مرجان مدرسی همسر ایرج طهماسب
مرجان مدرسی با نام اصلی معصومه مدرسی قوامی فارغ التحصیل رشته معماری و گرافیک و نقاشی است که تا سال 1392 بیش از 40 نمایشگاه داشته است
وی که در زمینه آبرنگ از راهنمایی های مرحوم سید جمال الدین خرمی نژاد بهره برده سالهاست وقت خود را به آموزش هنر خصوصا نقاشی اختصاص داده است


علایق و حقایقی درباره ایرج طهماسب
در ادامه بیوگرافی ایرج طهماسب مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
ورزش ایرج طهماسب
عاشق فوتبالم ولی خودم ورزشکار نیستم البته خیلی سالها پیش وقتی جوان بودم کوهنورد بوده ام اما الان کمتر می رسم کار ورزشی بکنم
نویسندگی و نقاشی ایرج طهماسب
از بچگی علاقه به نوشتن داشتم و از سیزده و چهارده سالگی می نوشتم و تاکنون 10 کتاب دارم که کتاب آرام در سایه آخرین اثر من در سال 96 می باشد
با نوشتن آرامش پیدا می کنم و با نقاشی هم خیلی آرامش می گیریم ، نقاشی هم می کنم مرا آرام میکند و برایم لذت بخش است
لازم به ذکر است ایرج طهماسب در زمستان ۱۳۹۵ نخستین کتاب داستان خود را با نام سه قصه توسط نشر چشمه منتشر کرد.این کتاب از داستانهایی به نام های “بالشی پر از پر سفید”،”خروس سفید”،”ماه بر پیشانی” و “سرگذشت فنچ ها” تشکیل شده و مخاطب آن بزرگسالان هستند. این کتاب بعد از ۳ بار تجدید چاپ توقیف شد.
شعر سرایی ایرج طهماسب
در شعر هم چیزهایی مزخرف دارم ، هم چیزهای جالب ، همه چیز هست هم قدیمی گفتم ، مثنوی گفتم ، رباعی گفتم هم شعر نو
چیزهای مختلفی گفتم که ببینم بلد هستم اینها را بگویم ؟! نسل جدید هم که همه خواننده شعر نو هستند
هنرستان درس خواندم
من هنرستان هنرهای زیبا نقاشی می خواندم شاگرد خوبی هم بودم یعنی اگر از همکلاسی ها و دوست ها بپرسید، می گویند که من جزء شاگرد خوب ها بودم
ایرج طهماسب از 12 سالگی با جبلی
از 12 سالگی با حمید جبلی تا به امروز با هم بودیم از وقتی که که برای فیلمبرداری تراولینگ نداشتیم و کسی در فرغون می نشست و دوربین به دست می گرفت

ایرج طهماسب عاشق کلیشه ها
من عاشق کلیشه ها هستم اما کسانی هستند که فکر می کنند هنر صرفا نوآوری است ولی بنظرم نوآوری فقط در جزئیات باید باشد
معماری یک ساختمان کلیشه است مگر می شود آپارتمان ساخت و در آن آشپزخانه نداشته باشیم و بگوییم به آن آپارتمان … !
احساس نکبت می کنم
در زندگی شخصی احساس خوشبختی می کنم اما در زندگی اجتماعی در کنار برخی آدم ها احساس نکبت و بدبختی می کنم و مثل همه گاهی عصبانی می شوم
زوج هنری ایرج طهماسب و حمید جبلی
از جوایزش می توان به کاندید بهترین فیلمنامه از چهارمین جشن خانه سینما برای فیلم عینک دودی در سال 1378 اشاره کرد
در بیوگرافی ایرج طهماسب جالب است بدانید او با حمید جبلی و فاطمه معتمدآریا از معروف ترین زوج های هنری هستند که در چند سال اخیر با ساخت سریال کلاه قرمزی همکاری های موفقی باهم داشتند

شروع فعالیت هنری ایرج طهماسب
در بیوگرافی ایرج طهماسب میخوانیم: او فعالیت هنری خودرا از دهه شصت به عنوان برنامه ساز و مجری آغاز کرد .
فیلم “سقائک و شانه بسر دانا” به کارگردانی او در سال ۱۳۶۰ ساخته شد ، در همان سال یعنی ۱۳۶۰ در پروژه “مدرسه موش ها” به کارگردانی مرضیه برومند به عنوان عروسک گردان و صدا پیشه عروسک “دم باریک” همکاری کرد و همچنین در مجموعه “خانه مادر بزرگه” نیز همکاری داشت .


بازیگری ایرج طهماسب
در ادامه بیوگرافی ایرج طهماسب آمده است: او برای اولین بار در سال ۱۳۶۴ با فیلم آن سوی مه به کارگردانی منوچهر عسگری نسب وارد سینما شد سپس همین سال تجربه موفقی در فیلم خط پایان بدست آورد.


در همان سال در فیلم “آینه” ساخته غلام حسینی لطفی نیز بازی کرد. در سال ۱۳۶۶ “سلامتی چه خوبه” و “دکتر عروسکی” را اجرا نمود .

النگ و دولنگ بازی میکنند خیلی قشنگ
احتمالاً اگر یک کودک نسل امروز به تماشای «النگ و دولنگ» بنشیند گیج می شود و احتمال بیشتری دارد که هیچ جذابیتی در این مجموعه نیابد. اینکه ما چطور از خود نمیپرسیدیم این دو مرد بالغ چرا در نقش کودکان ظاهرشدهاند و چرا اسمشان آنقدر عجیب است و اصلاً پدر و مادرشان کجا هستند، شاید از کمتوقعی ما میآمد و شاید از خلاقیتمان که بهواسطه محدودیت روزگارمان پرورشیافته بود.
بههرحال، ما «النگ و دولنگ» را دوست داشتیم. در روزهایی که همه میخواستند از ما اسطورههای اخلاقی بسازند، «النگ و دولنگ» دو برادر بودند شبیه ما در کنار خواهر و برادرهایمان. با همان دنیای کودکی. کسی سعی نمیکرد «النگ و دولنگ» را وادار کند مثل بزرگترها رفتار کنند، کسی کاری به بازیهایشان نداشت و آنها بهجای همه ما کودکی میکردند.
النگ و دولنگ نام برنامهای از گروه کودک و نوجوان است که در دهه ۷۰ خورشیدی از شبکه یک سیما پخش میشد. کارگردانی این برنامه را ایرج طهماسب بر عهده داشت. و تهیه کننده این برنامه گیتی فر شفائی می باشد.عیسی یوسفیپور در نفش النگ و خسرو احمدی در نفش دولنگ بازی میکردند. در برخی از قسمتها هم افشین سنگچاپ در نقش پسر همسایه ظاهر شده است.

شما در حال مطالعه بیوگرافی ایرج طهماسب در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
شهرت ایرج طهماسب
شهرت آقای طهماسب از سال 1373 وقتی 35 ساله بود بعنوان نویسنده / بازیگر و کارگردان با فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پسرخاله شروع شد
این فیلم یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران و یکی از به یاد ماندنی ترین کارهای کودک شد. همچنین طهماسب در سال 1381 “کلاه قرمزی و سروناز” را روی پرده داشت که با وجود استقبال زیاد تماشاگران به نسبت کار قبلی موفق نبود.

اولین بار کلاه قرمزی را در برنامه «صندوق پست» دیدیم. برنامهای که بهجای یک مجری زن مهربان، مردی با سبیل و سری کمی طاس اجرایش میکرد. عروسکهای زیادی در برنامه بودند، اما کلاه قرمزی بود که شد نماد یک نسل. با کلاه قرمزی، فهمیدیم که میشود اشتباه کرد. با کلاه قرمزی فهمیدیم میشود جسور بود، کنجکاوی کرد و خرابکاری به بار آورد. با کلاه قرمزی فهمیدیم میشود بخشیده شد و دوست داشته شد. با کلاه قرمزی یاد گرفتیم که لازم نیست زیبا و بینقص باشیم، لباسهای گرانقیمت داشته باشیم، کافی است دیگران را دوست داشته باشیم.ایرج طهماسب با «صندوق پست» از روش آموزشی استفاده میکرد که نه در تلویزیون جایی داشت و نه در سیستم آموزشی. او با نشان دادن نتیجه کارهای بد، کودکان را به انجام کارهای خوب تشویق میکرد. لحنش مهربان بود و طوری حرف میزد که انگار همه کودکانی که پای تلویزیون نشستهاند را میبیند و دوستشان دارد. شبیه معلمهای بداخلاق نبود و شبیه خالههایی که نصیحت میکردند هم نبود. آقای مجری بود.

اینگونه بود که پای کلاه قرمزی به سینما باز شد. کودکان دهه شصت و هفتادی سینما را با «کلاه قرمزی» حس کردند. صف ایستادند تا بلیت بگیرند و در سالن تاریک با کلاه قرمزی سفر کردند، اشک ریختند و با هیولای بدجنس مبارزه کردند.

طهماسب همچنین در مجموعه های آرایشگاه زیبا ، خانوادهٔ عجیب،فیلم دختر شیرینی فروش،زیر درخت هلو و رفیق بد به نقش آفرینی پرداخته است.


وقتی سینمای کمدی با ابتذال و لودگی اشتباه گرفته نشده بود، ایرج طهماسب فیلمهایی برای سرگرم کردن مخاطب و خوب کردن حالش میساخت. «دختر شیرینی فروش» ماجرای ازدواجی بود که سر نمیگرفت. پدر داماد و مادر عروس هرکدام حرف خودشان را میزدند و مراسم عروسی در آخرین لحظه به هم میخورد. عروس تصمیم میگیرد به شیوه «رومئو و ژولیت» خودش و داماد را خلاص کند، اما داروی اشتباهی به کار میبرد. در آخر هم همهچیز به خیروخوشی تمام میشود و همه به مراد دلشان میرسند.

طهماسب در نوروز 1388 با سری جدید کلاه قرمزی به تلویزیون بازگشت و بار دیگر به دوران اوج خود رسید و در سال های 90 ، 91، 92 ،93، 94 و 97با ساخت سری های بعدی سریال کلاه قرمزی بر محبوبیت خود افزود. البته در موفق بودن این سریال ها نمی توان نقش حمید جبلی را نادیده گرفت.
نسلی که حالا خیلیهایشان خودشان بچه داشتند جلوی تلویزیون نشستند و چند نسل کنار یکدیگر عاشق مهمانان ناخوانده آقای مجری شدند.
پسرعمه زا که برای شستن لباسهایش در ماشین لباسشویی را از جا درآورده بود و در توضیح فقط میگفت “تشت”. خری که نمیخواست خر باشد، میخواست اسب باشد. دیوی که مهربان بود، فقط همهچیز را برعکس میگفت؛ ” شب به فنا” بهجای “شببهخیر”، “ماه ارسال” بهجای “سالتحویل”. برهای که دیکشنری خورده بود و انگلیسی حرف میزد، اما کاهو را یک لغت بینالمللی میدانست. آقای همساده با گویش شیرازیاش با خنده از مصیبتهایش میگفت.
همه این کاراکترها، این عروسکها که همچنان ساده بودند، شخصیت داشتند، هویت داشتند و آنچنان ماهرانه به حرکت درمیآمدند که انگاری زنده بودند، واقعی بودند.

برنامه مهمونی آخرین ساخته ایرج طهماسب را میتوان یکی از موفقترین و پربازدیدترین برنامه های نوروزی ۱۴۰۱ پلتفرم های نمایش خانگی اعلام کرد.
روزهای پایانی سال 1400 خبر بازگشت او و ساخت برنامهای تازه همه ما را به وجد آورد، برنامهای با عروسکهای جدید. وقتی او را دیدیم، موهایش سفید شده بود و خودش هم بابت پیر شدنش عذرخواهی کرد و ما و شاید خودش قلبمان فشرده شد و یادمان آمد که چقدر دلمان برایش تنگ شده بود. حالا او با «مهمونی» هر هفته به خانههایمان میآید.
عروسکهای «مهمونی» با نام قیمه، بچه، شاباش و دی جِی، کته، پشه، خوشگل بابا (مگس) هرکدام شخصیتهایی منحصر به فرد هستند که به تدریج با پخش هر بخش، نقشها و تکیهکلامهای آنها به عنصری آشنا در ذهن مخاطب تبدیل میشود تا از طریق صمیمیت حاصل از این آشنایی و شخصیتپردازی ماهرانه برای مخاطبان دلنشینتر و دوستداشتنیتر باشند

با خبر تولید برنامه مهمونی حواشی بسیاری نیز برای آن ایجاد شد. یکی از بحثبرانگیزترین آنها نیز عدم حضور کلاه قرمزی بود که تعجب همگان را برانگیخت. ما در این بخش از مقاله به برخی از حواشی این برنامه در پلتفرم نماوا خواهیم پرداخت.
اختلاف ایرج طهماسب با حمید جبلی
اولین حاشیهای که برای ایرج طهماسب به وجود آمد، اختلاف جدی وی با حمید جبلی بود که در نهایت عدم حضور کاراکتر کلاه قرمزی را به همراه داشت. به نوعی نابودی کلاه قرمزی با این اتفاق رقم خورد و با حل نشدن آن، برنامه مهمونی با نبود این شخصیت محبوب کلید خورد. بهتر است بدانید که حمید جبلی از سال ۱۳۷۹ با طهماسب کار کرده و فقط در کارهای وی حضور داشته است.
البته ایرج طهماسب در توضیحاتی عنوان کرد که تمام شخصیت ها و کاراکترهای کلاه قرمزی متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی بوده و در پلتفرم های دیگر نمیتوان از آن استفاده کرد، با این حال نبود حمید جبلی بسیار حاشیه ساز شد.
اختلاف با حمید و مجید مدرسی تهیه کنندگان کلاه قرمزی
حمید و مجید مدرسی بردار مرجان مدرسی همسر ایرج طهماسب از تهیه کنندگان با سابقه سینما و تلویزیون هستند. پیش از برنامه مهمونی، تهیه کنندگی تمام کارهای طهماسب را حمید و مجید بر عهده داشتند. حال در مهمونی شاهد حضور حسن خدادای به عنوان تهیه کننده کار هستیم که یکی دیگر از حواشی مهمونی به شمار میآید. احتمال اینکه این مسئله به دلیل وجود اختلافی بین این افراد باشد نیز میباشد.
دختر ایرج طهماسب دستیار کارگردان مهمونی
حضور دختر طهماسب با نام گلناز تحت عنوان دستیار کارگردان و مشاور هنری در این پروژه نیز از دیگر حواشی ایجاد شده برای مهمونی میباشد. یاسمن و گلناز طهماسب دختران وی در آمریکا زندگی میکنند و در صنعت مد و فشن فعالیت دارند. حال حضور گلناز در این پروژه به عنوان دستیار کارگردان جای سوال دارد.

چرا ایرج طهماسب موفق است؟
بیش از ۴۰ سال فعالیت مستمر در عرصه سینما، تلویزیون و همچنین برنامه سازی برای کودکان در کارنامه ایرج طهماسب کافی است تا موفقیت کارهای وی تضمین شود. یکی از مهمترین دلایلی که ایرج طهماسب را در طول چند سال اخیر به شخصیتی محبوب در میان افراد در رده های سنی مختلف تبدیل کرده است، شناخت مناسب، درک کافی و از همه مهمتر به روز بودن آن است.
در برنامه کلاه قرمزی مشاهده میکردید که شخصیت اصلی قصه همراه با ایرج طهماسب بزرگ شده و رفتار آن در طول سالیان سال بهتر شده است. کلاه قرمزی مانند دیگر بچه ها نبوده و آداب معاشرت با دیگر افراد را بلد نبود. ایرج طهماسب نیز مانند یک معلم سخت گیر و البته در بسیاری مواقع مهربان، کلاه قرمزی را از انجام کارهای بد منع میکرد و به او رفتار درست را یاد میداد.
حالا پس از گذشت ۳۰ سال و به وجود آمدن کاراکتر بچه، ایرج طهماسب کمی مهربانتر شده و به نوعی رفتار ملایمتری با بچه دارد. همچنین دیالوگهایی که بچه به کار میبرد نیز کاملا به روز بوده و در صورت استفاده از واژههای بد نیز نسخه به روز آن را میگوید.
به روز بودن و شناخت مخاطب هدف و همچنین جذابیت این برنامه به موفقیت بالای آن بسیار کمک کرده است. مهمونی را میتوان ترکیبی از آموزش، جذابیت، خندهدار و همچنین سرگرمکننده دانست که همگی از عوامل اصلی محبوبیت به شمار میآیند.
گفتگوی خواندنی با ایرج طهماسب
در پایان برای آشنایی بیشتر با بیوگرافی ایرج طهماسب میتوانید مصاحبهای کوتاه با ایشان را بخوانید.
به عنوان سوال اول ، کمی از خودتان و زندگی خصوصی تان بگویید.
ایرج طهماسب : متولد 1338 در تهران هستم و سال هاست که ازدواج کرده ام. دو دختر به نام های یاسمن و گلناز دارم و شکرخدا از زندگی خوبی برخوردار هستم. رشته بازیگری و کارگردانی را در دانشگاه تهران خوانده و در آنجا تدریس هم کرده ام.
در طی چند سال فعالیت هنری تان اغلب با حمید جبلی کار کردید. دوستی شما چگونه آغاز شد؟
ـ طهماسب : دوستی ما مثل همه دوستی ها بود. همکاری و فکر پیشرفت در کارهای هنری ، ما را به هم نزدیک کرد.
چرا غیر از زوج شما (طهماسب- جبلی) کمتر زوج موفقی را در سینمای ایران سراغ داریم؟
ـ طهماسب : این تقصیر ما نیست. بهتر است از دیگران بپرسید که چرا زوج مناسبی نشده اند!
ایرج طهماسب ذاتا بازیگر بوده یا به مرور زمان به این هنر دست یافته است؟
ـ طهماسب : درسش را خوانده ام امانمی دانم استعداد آن را داشته ام یا نه!
بازیگری ، نویسندگی ، کارگردانی یا مجری گری؟ کدام را بیشتر دوست دارید؟
ـ طهماسب : همه را به یک اندازه دوست دارم اما عروسک گردانی از همه اینها بیشتر برایم جذابیت دارد.
بازیگر مورد علاقه شما کیست؟
ـ طهماسب : مرا با بازیگران در نیندازید. من همه بازیگرها را خوب می دانم. به شرطی که فیلمنامه خوب و نقش مناسب برایشان پیدا شود.
ایرج طهماسب چگونه شخصیتی دارد؟
ـ طهماسب : شخصیتی که وقتی زیاد از او سوال می کنند حوصله اش سر می رود. (خنده)
اهل ورزش هم هستید؟
ـ طهماسب : عاشق فوتبالم. ولی خودم ورزشکار نیستم. البته خیلی سالها پیش وقتی جوان بودم عضو تیم کوهنوردی بوده ام.
خانواده را به کار ترجیح می دهید یا کار را به خانواده؟
ـ طهماسب : برای خانواده باید کار کرد. پس خانواده مهمتر است اما گاهی کار کردن سخت است پس کار مهمتر می شود. مثل مرغ و تخم مرغ است. آدم واقعا گیج می شود.
چه خانواده ای را خانواده سبز می دانید؟
ـ طهماسب : من کمی عروسکی فکر می کنم پس خانواده ای که اعضایش گل و گیاه باشند (خنده) جدای از شوخی ، خانواده ای که مهر و محبت در آن حکمفرماست ، زندگی خوبی دارند و آن خانواده ، سبز است که البته آرزوی همه ماست.
سوال آخر این که چه نصیحتی به فرزندانتان می کنید تا در زندگی آینده موفق باشند؟
ـ طهماسب : دروغ نگویند ، صادق باشند و تا زمانی که زنده اند هر کاری را که دوست دارند و مناسب است با جدیت انجام دهند.